دفاع تمام قد احمدتوکلی از تظاهرات مشهد و علم الهدی
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۵۸۲۱۰۲
بخشی از مصاحبه را می خوانید:
بسیاری بر این باورند که جرقه اعتراضات در مشهد با شیطنتهای یک جناح آغاز شد تا جایی که حتی آنجا شعار مرگ بر روحانی هم سر داده شد. نشانههای دیگری هم وجود دارد. مانند اینکه مثلا یک دانشگاه در سایت خبری خود مطالبه استعفای روحانی را طرح کرد. آیا موافق هستید که استفاده سیاسی از مشکلات اقتصادی مردم تیری بود که بیهدف رها شد که امکان کنترل و مدیریت آن را سخت کرد و یک اعتراض را بدل به یک بحران ملی کرد؟
این اشتباه بزرگی است که مسائل ملی را در سطح روابط جناحی تقلیل دهید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آیا با هرکسی که شعار سیاسی یا ساختارشکنانه داد، باید برخورد شود یا فقط با کسی که دست به اسلحه برد یا حملات تخریبی کرد، باید برخورد شود؟
قانون جمهوری اسلامی اجازه نمیدهد کسی مرگ بر رئیسجمهور یا شخصیتهای طراز اول بدهد. زمانی که آقای خاتمی سال ٧٧ در دانشگاه تهران در سالگرد دوم خرداد سخنرانی داشت، عدهای علیه قوه قضائیه شعار دادند و گفتند مرگ بر یزدی اما آقای خاتمی حاضر نشد که برائتجویی کند بلکه صرفا گفت که دوست ندارم از مرگ سخن گفته شود. میخواهم بگویم این مرگبرگفتنهای سیاسی سابقهدار است و البته همان زمان هم غیرقانونی و غیراخلاقی بود.
این تحلیل برخی اصولگرایان هم هست. آقای محبیان یا برخی دیگر هم اشاره کردهاند به اینکه برخی مخالفان دولت دنبال بهرهبرداری بودند و پشت برخی از این تجمعات انگیزههای جناحی وجود داشت.
خب این حرف اشتباهی است. شما که دارید بحث را جناحی میکنید، فکر نمیکنید که به منافع ملی ضربه میزنید؟
گاهی ما درباره نگاه یا تحلیل صحبت میکنیم گاهی درباره یک واقعیت بیرونی. شما میگویید چنین واقعیتی در بیرون وجود نداشته که بخشی از جریان اصولگرایی پشت سر جرقه اولیه رخدادها بوده است؟
خب با کدام دلیل؟ کدام سند؟ تحلیل این و آن که نمیشود دلیل.
اینکه بخشی از جریان اصولگرایی بحث استعفای آقای روحانی را مطرح کرده است آیا یک نشانه یا نمونه سند نیست؟
خیر. با فرض اینکه این خبر شما درست باشد، مگر شهروندان چنین حقی ندارند که خواستار عزل رئیسجمهور خود شوند؟ حالا چنین مطالبهای به معنی سازماندهی اعتراضات خیابانی است؟ به نظرم طرح چنین ادعایی نوعی سادهسازی اعتراضات اخیر است. کسانی که ادعای جناحی آشوبها را دارند، عمق این اعتراضات را متوجه نشدند.
به نظر شما مرز بین شعار ساختارشکنانه و عادی چیست؟ به نظر شما وقتی در همان اعتراض نخست در مشهد شعار مرگ بر روحانی داده میشود این شعار ساختارشکنانه نیست؟ برای اینکه شعاری علیه یک فرد یا نهادی را ساختارشکنانه تلقی میکنیم ولی علیه فرد یا نهادی دیگر عادی، معیار و متر ما چیست؟
شعار مرگ بر فلان غلط است، علیه هرکسی گفته شود هم اشتباه است. بنده عرض کردم حتی اگر عدهای درخواست استعفا داشته باشند؛ خلاف قانون نکردهاند و ارتباط آشوبهای خیابانی به این درخواست به مزاح شبیه است و شما نمیتوانید از این مطالبه شروع اعتراضات خیابانی را نتیجه بگیرید. یا اینکه گفتهاند صحبتهای آقای علمالهدی باعث شده مردم تحریک شوند، اینهم کاملا اشتباه است. آقای علمالهدی گفتهاند مردم مشکلات اقتصادی پیدا کردهاند و گرفتاری مالی دارند یا اینکه گفتند به داد مردم مالباخته برسید؛ از کجای این صحبت استفاده میشود که ایشان از گفتن مرگ بر فلان حمایت کرده است؟ از کجای این حرف استنباط میشود که شروع اعتراضات با تحریک ایشان باشد؟ با چنین ادعایی، دیگر هیچکس نباید انتقاد کند.
موافقید که ریشه اعتراضات داخلی است، زیرا بهتازگی هم آقای رمضانزاده به این ادعایی که پای دشمن خارجی به میان کشیده میشود اعتراض کرده و گفته این حرفها چیست که میزنید؟
واقعا از شما عجیب است. ترامپ را که بهصراحت آمده و حمایت کرده است شما تحرکات دشمن تلقی نمیکنید؟ چطور دشمنی آنها را نمیبینید؟ اما دشمنی خارجیها ربطی به دلیل اولیه اعتراضات ندارد. این دو با هم متفاوت است. اینکه ریشه اعتراضات، داخلی است حرف درستی است. شروع اعتراضات ناشی از عملکرد اقتصادی دولت و بیاعتناییاش به پاسخگویی است، اما طبیعی است که این قبیل تحریکات بهسرعت بستر دشمنی دشمن را فراهم میکند، دشمن بر آن مسلط میشود و سوءاستفاده میکند. برای همین است که جنس اعتراضات مشهد آنهم ساعات اولیهاش با اعتراض روزهای بعد کاملا متفاوت است.
اصولگرایان آیا همواره از هرگونه حق اعتراض و تجمع حمایت کردهاند؟ بارها شده اتحادیهها، اصناف و گروههای مختلف، کارگران و مردم به دلایل مختلف تجمع کردهاند، تابهحال مشاهده نشده که از آنها حمایتی شود. در حوزه اعتراضات مدنی و سیاسی هم هیچگاه دیده نشده که از حق اعتراض و انتقاد حمایت کنند. اصولا در گفتمان اصولگرایی چندان سابقهای در این حوزهها نمیبینیم. چه شده که یکباره اصولگرایان حامی شدهاند؟
اصلا اینطور نیست. دهها اعتراض در سالهای مختلف شکل گرفته و کسی مخالف آن نبوده است. البته مواردی که این اعتراضات منجر به بههمزدن امنیت کشور شده، اصولگراها نیز مخالف بودهاند. سال ٨٨ اعتراضات غیرقانونی منجر به آتشزدن مسجد شد. منجر به آدمکشی شد، نشد؟ اتفاقا سؤال این است که چرا اصلاحطلبان به این آشوبها اعتراض نکردند؟
بازگردیم به ریشه رخدادهای اخیر. آقای عباس عبدی نرخ تورم و رشد قیمتها را در دولت اخیر و گذشته باهم مقایسه کرده بودند که در زمان آقای احمدینژاد وضعیت بهمراتب بدتر بوده، ولی اعتراضی رخ نداده بود؛ مثالی زده بودند که مگر میشود کسی دستش را در آب صد درجه کند و نسوزد، ولی در آب ٤٥ درجه بسوزد. ایشان نتیجه گرفته بودند که ماجرا نمیتوانسته خودجوش باشد و حتما آغازش ماجرایی داشته است.
حرف نادرستی است. به این علت که اولا بخشی از مشکلات گذشته نیز در این دولت تلنبار شده و بهمرور برای مردم محسوس شده است. دوم اینکه حجم مشکلات از نرخ تورم و برخی دیگر از شاخصهای اقتصادی نیز فراتر رفت و به شاخصهای سیاسی و اجتماعی رسید. شما اثر حقوقهای نجومی بر عصبانیت مردم را دست کم نگیرید. شما نمیتوانید بیاعتنایی دولت به مشکلات مردم را بیاثر بدانید. دولت حتی حاضر نیست با مردم درباره مشکلاتشان حرف بزند. همین ماجرای مالباختگان را ببینید. من خودم بین تجمع آنها در خیابان رفتم. با آنها صحبت کردم. مدام با من تماس داشتند. به بانک مرکزی فشار آوردم که به آنها وقت دهید، به نفع مردم است. نامه نوشتم و بیانیه منتشر کردم. مردم عصبانی بودند. مردم از بیاعتنایی مسئولان ناراضی بودند و حق هم داشتند. مردم رفتند جلوی ساختمان مجلس، ریاستجمهوری و قوه قضائیه و مسئولان را مخاطب قرار دادند؛ اما مسئولان دولتی نرفتند سراغشان که مشکل شما چیست؟ ضمن اینکه حرفهایی زدند که تازه نمک روی زخمشان بود. مقایسه نرخ تورم این دولت و دولت گذشته تصویر درستی از اغتشاشات ارائه نمیدهد و سادهسازی ماجراست.
منبع: آخرین نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت akharinnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آخرین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۵۸۲۱۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دفاع علمالهدی از برخورد با بی حجابی با استناد به شاهنامه
آفتابنیوز :
سید احمد علمالهدی در خطبه سیاسی نماز جمعه این هفته که با حضور پرشور زائران و مجاوران در حرم مطهر رضوی برگزار شد، با اشاره به فرارسیدن سالروز شهادت امام صادق (ع) اظهار کرد: مسئله مظلومیت، قصه تکراری در سیره همه اولیای الهی است و شاید یکی از ابعادی که وجود اقدس امیرالمومنان (ع) را اول مظلومان عالم میدانند، به این خاطر است که خود مظلوم بود و همه مظلومان عالم نیز از نسل او بودند.
وی افزود: شما ببینید یک شخصیت عالم و فرزانهای را با لباس عبادت از خانه بیرون بکشند، دستهایش را در حدود سن ۶۵ سالگی ببندند و بیحیایی سوار بر اسب او را به دنبال بکشد. این مظلومیت برای کدام رهبر و قوم تکرار شده است؟ در همین حد که حتی یهود جسور و عنود نیز با اینکه قاتل پیامبران بودند، اما دست به چنین هتک حرمتهایی نمیزدند. به همین هم اکتفا نکردند و در نهایت با سم وجود اقدسش را مسموم کردند و به شهادت رساندند.
نمایند ولی فقیه در استان خراسان رضوی خاطرنشان کرد: امام صادق (ع) یک وجه تقارن و تشابه نزدیکی هم با وجود اقدس، ولی نعمت ما علیابن موسیالرضا (ع) داشتند. یکی اینکه امام صادق (ع) نخستین نفری بود که ولادت امام رضا (ع) را بشارت داد و دوم آن که شهادت امام صادق (ع) از نظر زمانی مقارن با ولادت امام رضا (ع) بود که انگار سرچشمه علم و فضائل امام صادق (ع) وقتی از دنیا رفت، در وجود، ولی معصوم دیگری همچون امام رضا (ع) دوباره متولد شد تا همگان از آن محظوظ و بهرهمند شوند.
وی با دعوت رسمی از زائران و مجاوران بارگاه منور رضوی برای حضور در اجتماع بزرگ صادقیون ادامه داد: همچون سالهای قبل، فردا نیز به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت رئیس مذهب جعفری، زائران و مجاوران امام هشتم (ع) از میدان شهدا به سمت حرم مطهر رضوی راهپیمایی میکنند. اجتماع عظیم صادقیون از آن سنتهای حسنه و نیکی است که همه میتوانند به نیت عرض تسلیت و ابراز ارادت به محضر امام رضا (ع) در آن شرکت کنند.
علمالهدی گفت: از برگزارکنندگان اجتماع عظیمی که روز چهارشنبه در حمایت از طرح نور برگزار شد تا مردم، شور و ارادت خود را نسبت به فرمانده محترم و شجاع نیروی انتظامی و مجریان طرح نور نشان بدهند، تقدیر و تشکر میکنم. وقتی نیروهای نخبه نظام به دنبال اجرای شرع و قانون بیفتند، باید حمایت مردم نیز پشتیبان آنها باشد. این اجتماع موردتأیید بنده است و از همه شما برادران و خواهران گرامی برای شرکت در آن تشکر میکنم.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به فرارسیدن هفته معلم و هفته کارگر به عنوان دو مناسبت جاری تصریح کرد: این روزها در هفته کار و کارگر هستیم. کارگر، عنصر سازنده در جامعه است و توسعه اقتصادی، رشد اقتصادی و جهش تولید به مدد بازوان توانمند او تأمین میشود که از این حیث، تأمین معیشت کارگر بر همه مسئولان ضرورت دارد. علاوه بر این، هفته معلم نیز در این روزها در جریان است که با اشاره به آن، نکاتی را عرض میکنم.
وی با اشاره به آیه ۲ سوره مبارکه جمعه تأکید کرد: قول مشهور این است که امام (ره) فرمود معلمی شغل انبیاست، اما اشاره امام راحل به هر معلمی نیست، زیرا خداوند عالم در قرآن کریم سه شغل برای پیامبران الهی عنوان کرده است؛ آن جا که میفرماید «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ» و تصریح میکند که پیامبران، آیات الهی را برای مردم میخواندند، آنها را تزکیه میدادند و کتاب و حکمت به ایشان میآموختند. این سه عنوان، سه شرطی است که اگر معلم به آن پایبند بود، آن زمان است که میتوان گفت آن معلم رهرو طریق انبیاست.
علمالهدی با بیان اینکه تولید هویت برای مردم، بزرگترین رسالت انبیای الهی بود، گفت: همه انسانهایی که در دوران حیات بابرکت رسول اکرم (ص) در قبایل، عشایر و دستههای مختلف که گرفتار امیال نفسانی بودند، بر هم شمشیر میکشیدند و قتل و غارت را در روابط خود حاکم میکردند، به دست پیامبر اسلام (ص) هویت یافتند، تبدیل به «امت» شدند و جامعهسازی کردند. بر همین اساس هم بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با معلمان تأکید کردند که پرورش هویت دانشآموزان در کنار علمآموزی بر معلمان ضرورت دارد.
وی بیان کرد: معلم مکلف است پیش از آموزش، به دانشآموز هویت ملی و دینی ببخشد، زیرا از اساس، هویت دینی محور هویت ملی است. عزیزان من، مسئله حجاب نیز یکی از همین هویتهای دینی و ملی است. اصلاً حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بهخصوص در تاریخ ایران باستان و انعکاس این فرهنگ را میتوان در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی دید؛ آن زمان که از قول منیژه به عنوان نماد یک زن فرهیخته و ایرانی نقل میکند «منیژه منم، دخت افراسیاب، برهنه ندیده تنم آفتاب».
عضو مجلس خبرگان رهبری با تأکید بر اینکه آموزش و پرورش مکلف است فرهنگ ملی و دینی را به دانشآموز تعلیم دهد، اظهار کرد: اگر این فرهنگ به درستی منتقل شد، آن زمان است نسل آیندهساز دیگر خودباختگی هویتی نخواهد داشت و غربگرا و غربزده نخواهد بود. برادران عزیز، خواهران گرامی، آنچه امروز در دانشگاههای آمریکا درحال وقوع است، اینکه استاد دانشگاه را روی زمین میکشند و دانشجو را به شدیدترین شکل ممکن سرکوب میکنند، همه اینها تابلوی لیبرال دموکراسی و تمدن غربی است که امروزه در ایالات متحده آمریکا به چشم میآید. حقیقت اینها همین است، واقعیت اینها همین است. دانش آموز اگر هویت پیدا کند، به اینها وابسته نمیشود.
وی افزود: پس از هویتبخشی، خداوند عالم تزکیه را مقدم بر تعلیم دانسته است. به همین دلیل، ما نیز تأکید داریم که باید پرورش مقدم بر آموزش باشد. البته در مقوله پرورش نمیتوان فقط به دبیران پرورشی اکتفا کرد، زیرا اصل تربیت از همان معلمی آغاز میشود که درحال تعلیم است. آن عظمتی که معلم به خاطر علمش در چشم دانشآموز دارد، بهترین ابراز تربیت است اگر معلم دغدغهمند باشد. اگر معلم این سه خاصیت را داشت یعنی به دانشآموز هویت داد، او را تربیت کرد و تعلیم را به حد کمال به اجرا درآورد، آن زمان است که رهرو طریقت انبیاست.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی علم الهدی